اندازهگیری ارتفاع سطح مایعات یکی از مهمترین پارامترها در صنایع مختلف است. برای اندازهگیری دقیق ارتفاع سطح مایعات، از تکنولوژیهای مختلفی استفاده میشود. یکی از راههای متداول برای اندازهگیری ارتفاع سطح مایعات، استفاده از سنسورهای فشار است. با قرار دادن یک سنسور فشار در نزدیکی سطح مایع، فشار مایع بر روی سنسور تأثیر میگذارد و این فشار توسط سنسور تشخیص داده میشود. با توجه به کثافت مایع، فشار مایع تغییر میکند و با اندازهگیری فشار، میتوان ارتفاع سطح مایع را تخمین زد.
روش های اندازه گيری ارتفاع سطح مايعات
- اندازه گيري مستقيم: براي اندازه گيری ارتفاع سطح مایعات در محل مانند گيج گلاس، شاقول و نوار فلزي (Dip tape)
- اندازه گيري غير مستقيم (استنباطي يا قياسي)
- براي استفاده از اندازه گيری ارتفاع سطح مایعات در نقطه اي در دوردست جهت نمايش، ثبت و يا کنترل استفاده مي شود
اندازه گيری ارتفاع سطح مایعات به روش استنباطی (Inferential)
در اين روش از خواص فيزيکي و شيميايي ماده مورد براي اندازه گيري استفاده شده است. نمونه هایی از اين خواص عبارتند از:
- نيروي شناوري (Buoyancy)
- فشار ايسنا(Hydrostatic head)
- ماوراي صوت(Ultrasonic)
- هدايت الکترنيکي
- خازن الکتريکي
- تشعشع (Radiation)
- توزين
- مقاومت الکتريکي
اندازه گيري ارتفاع سطح مايعات به روش مستقيم
در اين روش تغييرات حقيقي، مستقيماً اندازه گيري مي شوند. از جمله وسايل اين روش عبارتند از:
- خط کش هاي عمق سنج (Dip stick)
- شاقول و نوار فلزي (Dip tape)
- ارتفاع سنجها(Level gauges)
انواع ارتفاع سنج ها (Level gauges)
- ارتفاع سنجها به سه دسته تقسيم ميشوند که عبارتند از:
- اندازه گيری ارتفاع سطح مایعات با لوله شيشه اي
- با شيشه تخت
- ارتفاع سنج مغناطيسي
اندازه گيري ارتفاع سطح مايعات با روش اندازه گيري فشار ساکن/ اختلاف فشار
فشاري که به وسيله ستوني از مايع به کف مخزن و يا هر ظرف ديگر اعمال مي شود، به ارتفاع و وزن مخصوص آن مايع بستگي دارد بنا بر اين با اندازه گيري فشار، ميتوان ارتفاع مايع را به دست آورد. اغلب از دستگاههاي اندازه گيري اختلاف فشار براي اين منظور استفاده ميکنند. معمولاً از اين نوع اندازه گيري در مکانهاي زير استفاده مي شود:
- مانومترها
- فشارسنجها اندازه گيري ارتفاع سطح مايع در مخازن روباز
- اندازه گيري ارتفاع سطح مايع در مخازن سر بسته
مخازن روباز
در مخازن داراي ،Ventطرف غشار بالاي وسيله ابزار دقيق، به پايين ترين نقطه اندازه گيري وصل مي شود و طرف فشار پايين وسيله ابزار دقيق، به هواي آزاد وصل مي شود. بنابراين وسيله اندازه گيري کننده، به تغييرات سطح استاتيک پاسخ ميدهد.
مخازن سر بسته
همانند مخازن سرباز، طرف فشار بالاي ابزار دقيق به پايين ترين نقطه اندازه گيري وصل مي شود و طرف فشار پايين هم به نقطهاي بالاتر از بالاترين سطح مايع که فقط شامل گاز يا بخار است، وصل مي شود. به اين اتصال معمولاً Dry leg گفته مي شود. اگر وسيله ابزار دقيق پايين تر از مخزن قرار گيرد، موقعي که مخزن خالي است، يک ارتفاع کاذب، توسط ترانسيمتر (بوسيله مايع درون لولههاي رابط) خوانده ميشود. با قرار دادن يک کيت فرونشاني صفر ( Zero Suppression kit )در ترانسيمتر، ميتوان مقدار قرائت را در اين حالت به صفر رساند و افست اين خطا را گرفت.
مخزن سربسته با بخار مايع شونده (Condensable Vapor)
بطور معمول قسمت فشار بالاي وسيله ايزار دقيق به پايين ترين نقطه قابل اندازه گير وصل مي شود و طرف فشار پايين هم به بالاترين نقطه بالاي سطح مايع وصل مي شود.
با اين حال اگر بخارات در مخزن قابل مايع شدن باشند، خط اتصال بالا بايستي در همه حال از مايع پر باشد. اين روش اتصال اغلب با نام wet legشناخته مي شود.
اگر از روش wet leg استفاده نشود، بخارات تبديل به مايع شده، باعث تغيير سطح مايع در leg مي شوند و در نتيجه در مقدار خوانده شده وسيله ابزار دقيق، خطا پيش مي آيد.
پر شدن طرف کم فشار با مايع باعث صفر شدن مقدار نشان داده شده توسط وسيله ابزار دقيق مي شود. براي غلبه بر اين مشکل بايد يک کيت الکترونيکي سطح صفر در ترانسيمتر اختلاف فشار ايجاد و تنظيم کرد تا فشار بالاي wet leg يا خط متعادل کننده را جبران سازي کند.
اندازه گيری ارتفاع سطح مواد به روش ماورای صوت (ultrasonic measurment)
روش التراسونيک (ماوراي صوت)، براي اندازه گيري ارتفاع سطح مايعات و جامدات به کار مي رود.
يکي از کاربردهاي جالب اين روش، اندازه گيري ارتفاع سطح مشترک دو مايع مي باشد. اندازه گيري در اين روش به دو صورت انجام مي شود:
- التراسونيک بدون تماس
- التراسونيک تماسي
اندازه گیری ارتفاع سطح بدون تماس (Non-Contact Ultrasonic)
در اين روش فرستنده التراسونيک بدون تماس، يک سيگنال الکترنيکي به کريستال سنسور مبدل مي فرستد که باعث لرزش سيگنال و ايجاد پالس التراسونيک مي شود.
پالس صوتي به سمت سطح مايع فرستاده شده که به صورت يک انعکاس به مبدل بر ميگردد و دوباره باعث مي شود آن به لرزش در آيد.
وسيله الکترنيکي، برگشت انعکاس را آشکار کرده، اين فاصله زماني را به مسافت تبديل مي کند.
اندازه گيري سطح به روش التراسونيک از معادله ساده زير استفاده مي کند.
D=(Va .T)/2
D :فاصله رفت و برگشتي از سنسور تا سطح سيال و بر عکس است.
T: زمان رفت و برگشت
Va: سرعت صوت
سنسور در بالاترين نقطه از سطح سيال مورد اندازه گيري نصب مي شود. با تغيير سطح سيال، زمان اندازه گيري نيز تغيير مي کند. فرستنده، اين زمان را به مقدار قرائت مستقيم ارتفاع سطح سيال تبديل ميکند.
اندازه گیری ارتفاع سطح تماسی (Contact Ultrasonic)
در اين روش از دو کريستال پيزوالکتريک که درون يک ترانسديوسر (سنسور) قرار گرفته اند براي اندازه گيری ارتفاع سطح مایعات استفاده مي شود. کريستالها، انرژي الکتريکي را به انرژي مکانيکي و بر عکس تبديل مي کنند. يک کريستال فرستنده، در يک طرف فضاي خالي (gap)و يک کريستال گيرنده در سوي ديگر آن نصب مي شود. يک سيگنال الکتريکي توسط وسيله الکترونيکي توليد و به کريستال فرستنده داده مي شود. اين باعث مي شود کريستالها با فرکانس مشخص به لرزش در آيد.
اگر در فضاي خالي مايعي باشد، کريستال گيرنده لرزش را از کريستال فرستنده حس ميکند. اگر فضاي خالي خشک باشد، کريستال گيرنده نميتواند لرزش را از کريستال
فرستنده حس کند. سنسور التراسونيک به طور مستمر فضاي خالي را براي بررسي خشک يا تر بودن آن، کنترل مي کند. هر گاه سنسور التراسونيک به عنوان سوئيچ سطح بالا به کار رود.
به محض شکار سازي تري، فوراً يک رله را فعال يا جرياني را ايجاد مي کند. هر گاه سنسور التراسونيک به عنوان سوئيچ سطح پايين به کار رود، به طور مستمر خشکي را بررسي ميکند.
اندازه گيري ارتفاع سطح مايعات به روش خازن الکتريکي (Capacitance probe)
در اين روش که اندازه گيري خازن الکتريکي، فرکانس راديويي يا ادمپنانس ناميده مي شود، از روابط اساسي خازن الکترونيکي استفاده مي شود. هرگاه يک سيگنال به دو صفحه عادي که توسط يک ماده از هم ايزوله شده اند، اعمال گردد، يک خازن ايجاد مي شود. در کاربردهاي صنعتي، پروب، يکي از صفحات خازن و زمين، صفحه ديگر آن است. ماده عايقي که بين دو صفحه قرار مي گيرد به عنوان دي الکتريک مي باشد. در يک مخزن خالي ، هوايي که مخزن را پر کرده دي الکتريکي با مقدار يک است.
تمامي مواد، دي الکتريکي بيشتر از يک دارند. به عنوان مثال دي الکتريک روغن، 2/5الکل، 18و آب 80است.با پر شدن مخزن توسط يک سيال، مقدار دي الکتريک نسبت به هوا بيشتر شده، در نتيجه مقدار ظرفيت خازن بيشتر ميگردد. تغيير ظرفيت خازن با کاهش يا افزايش سيال درون مخزن مي تواند توسط يک اندازه گير نقطه اي سطح يا به طور مستمر توسط يک ترانسيمتر اندازه گيري گردد. سيال درون مخزن ميتواند هادي يا عايق باشد که مطابق شکل ، روش اندازه گيري متفاوت است